شهدا سال 60 -زندگینامه شهید حسین امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
عرصه زمین خاکی در مقابل همت و جوانمردی شهیدان، عرصه تنگی است؛ زیرا آنان بر کرانه ازلی و ابدی هستی نشسته و دل در گرو معشوق نهاده بودند. از هر آنچه که رنگ تعلق میپذیرد بریده و عاشقانه در انتظار پرواز به سوی او به سر میبردند. جنگ تحمیلی بهانهای بود برای گشوده شدن درهای سعادت و حرکت کاروانیان نور از خاک به افلاک. حسین یکی از همان قبیله بودکه سال1340 در خانوادهای متدین و زحمتکش در روستای طشک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
عرصه زمین خاکی در مقابل همت و جوانمردی شهیدان، عرصه تنگی است؛ زیرا آنان بر کرانه ازلی و ابدی هستی نشسته و دل در گرو معشوق نهاده بودند. از هر آنچه که رنگ تعلق میپذیرد بریده و عاشقانه در انتظار پرواز به سوی او به سر میبردند. جنگ تحمیلی بهانهای بود برای گشوده شدن درهای سعادت و حرکت کاروانیان نور از خاک به افلاک. حسین یکی از همان قبیله بودکه سال1340 در خانوادهای متدین و زحمتکش در روستای طشک...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید مرتضی مدلول
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
بسمالله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید کسانی که درراه خدا کشته میشوند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و نزد خدای خود روزی میخورند. با سلام و درود به پیشگاه امام عصر (عج) و نائب برحقش امام خمینی. با درود بیکران به شهیدان راه حق و آزادی که با نثار خون خود درخت برومند اسلام را آبیاری کردند. با سلام و درود بر مجروحین، معلولین و اسیران که هرکدام با اهدای خون خود،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
بسمالله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید کسانی که درراه خدا کشته میشوند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و نزد خدای خود روزی میخورند. با سلام و درود به پیشگاه امام عصر (عج) و نائب برحقش امام خمینی. با درود بیکران به شهیدان راه حق و آزادی که با نثار خون خود درخت برومند اسلام را آبیاری کردند. با سلام و درود بر مجروحین، معلولین و اسیران که هرکدام با اهدای خون خود،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد قاسم میرزاپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مردان خدا پرده پندار دریدند یعنی همهجا غیر خدا یار ندیدند هر دست که دادند همان دست گرفتند هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند محمد، از قبیله مردان خداست که سال ۱۳۴۱ غنچه وجودش در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی شکفته شد و دوران طفولیت را بهسرعت پشت سر گذاشت. دوره ابتدایی را در دبستان شهید حسن آیت به تحصیل پرداخت ولی به علت فقر مالی خانواده از ادامه تحصیل بازماند. سپس با کمک پدر و دیگر برادرانش به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مردان خدا پرده پندار دریدند یعنی همهجا غیر خدا یار ندیدند هر دست که دادند همان دست گرفتند هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند محمد، از قبیله مردان خداست که سال ۱۳۴۱ غنچه وجودش در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی شکفته شد و دوران طفولیت را بهسرعت پشت سر گذاشت. دوره ابتدایی را در دبستان شهید حسن آیت به تحصیل پرداخت ولی به علت فقر مالی خانواده از ادامه تحصیل بازماند. سپس با کمک پدر و دیگر برادرانش به...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید کهزاد رحمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد کهزاد رحماني »
بسم الله الرحمن الرحیم فلیقاتل فی سبیلالله الذین یشرون الحیوه الدنیا بالاخره و من یقاتل فی سبیلالله فیقتل او یغلب فسوف نؤتیه اجرا عظیما. کسانی که زندگی دنیا را به آخرت فروختهاند ، باید در راه خدا پیکار کنند و هر کس در جهاد در راه خدا کشته شد یا فاتح گردید زود باشد که او را در بهشت ابدی اجری عظیم دهیم . ( سوره نساء، آیه 74 ) بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و یاری دهنده مظلومان و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد کهزاد رحماني »
بسم الله الرحمن الرحیم فلیقاتل فی سبیلالله الذین یشرون الحیوه الدنیا بالاخره و من یقاتل فی سبیلالله فیقتل او یغلب فسوف نؤتیه اجرا عظیما. کسانی که زندگی دنیا را به آخرت فروختهاند ، باید در راه خدا پیکار کنند و هر کس در جهاد در راه خدا کشته شد یا فاتح گردید زود باشد که او را در بهشت ابدی اجری عظیم دهیم . ( سوره نساء، آیه 74 ) بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و یاری دهنده مظلومان و...
خاطراتی از غلامرضا کاویانی مشهور به «پدر»
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
غیرت و مردانگی مردان و زنان این دیار در طول 8 سال دفاع مقدس، موجب شد کشور ما بر بلندای افتخار و عزت تکیه دهد. در این میان کمکهای داوطلبانهی مردمی که در پشت جبههها، یاریرسان رزمندگان اسلام بودند نباید از چشمان تیزبین تاریخنویسان دور بماند. یکی از کسانی که در نی ریز به نماد جمعآوری کمک های مردمی و تدارکات جبهه معروف است غلامرضا کاویانی مشهور به «پدر» می باشد. وی از بازنشسته جهاد کشاورزی می باشد. در زیر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
غیرت و مردانگی مردان و زنان این دیار در طول 8 سال دفاع مقدس، موجب شد کشور ما بر بلندای افتخار و عزت تکیه دهد. در این میان کمکهای داوطلبانهی مردمی که در پشت جبههها، یاریرسان رزمندگان اسلام بودند نباید از چشمان تیزبین تاریخنویسان دور بماند. یکی از کسانی که در نی ریز به نماد جمعآوری کمک های مردمی و تدارکات جبهه معروف است غلامرضا کاویانی مشهور به «پدر» می باشد. وی از بازنشسته جهاد کشاورزی می باشد. در زیر...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد جواد توکلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد جواد توکلي »
محمدجواد از نسل استقامت بود و در اول تیرماه ۱۳۴۳ در خانوادهای متدین و مذهبی و علاقهمند به اسلام و مکتب تشیع، چشمهای خود را به روی زیباییها گشود. پدرش میرزا علیاکبر توکلی و جد مادریاش از سادات نیریز هستند. از دوران طفولیت یک نوع کشش و توجه به مبانی دینی در خود احساس میکرد و علاقه عجیبی به قرآن داشت. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه فرهنگ نیریز شروع کرد. پس از گذراندن دوره ابتدایی وارد مدرسه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد جواد توکلي »
محمدجواد از نسل استقامت بود و در اول تیرماه ۱۳۴۳ در خانوادهای متدین و مذهبی و علاقهمند به اسلام و مکتب تشیع، چشمهای خود را به روی زیباییها گشود. پدرش میرزا علیاکبر توکلی و جد مادریاش از سادات نیریز هستند. از دوران طفولیت یک نوع کشش و توجه به مبانی دینی در خود احساس میکرد و علاقه عجیبی به قرآن داشت. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه فرهنگ نیریز شروع کرد. پس از گذراندن دوره ابتدایی وارد مدرسه...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید شاه میرزا چوپانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
هنگامیکه بادهای پاییزی برای جشن برگریزان، بر شاخسار درختان میوزیدند، در روستای خواجه جمالی از توابع آباده طشک، در میان خانوادهای مذهبی و کشاورز، کودکی نو رسیده متولد شد که بهار زندگی را با خود به همراه آورد. ۱۳۴۲/۷/۱ در جمع خانواده جای گرفت و نام او را شاهمیرزا نهادند. مهربانی و همت در کار را از دوران کودکی سرلوحه زندگی خود قرار داده و به علت بازماندن از تحصیل، همیشه بهعنوان بازویی توانمند در کنار پدر برای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
هنگامیکه بادهای پاییزی برای جشن برگریزان، بر شاخسار درختان میوزیدند، در روستای خواجه جمالی از توابع آباده طشک، در میان خانوادهای مذهبی و کشاورز، کودکی نو رسیده متولد شد که بهار زندگی را با خود به همراه آورد. ۱۳۴۲/۷/۱ در جمع خانواده جای گرفت و نام او را شاهمیرزا نهادند. مهربانی و همت در کار را از دوران کودکی سرلوحه زندگی خود قرار داده و به علت بازماندن از تحصیل، همیشه بهعنوان بازویی توانمند در کنار پدر برای...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید احمد شریفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه بیمهابا بر صف دشمن میزد، جز بر خدا توکل نداشت و فقط از او مدد میخواست. در دفاع از دین و مُلک، سر را به خدا سپرده بود و آماده پذیرش هرگونه سختی و دشواری بود. احمد، ۱۳۴۶/۱/۱۰ در بهاری زیبا، بهاری زیباتر را در شهر نیریز و میان خانوادهای متدین و مذهبی با ولادت خود رقم زد. پس از طی دوران کودکی، دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ نیریز به پایان رساند. دوره راهنمایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه بیمهابا بر صف دشمن میزد، جز بر خدا توکل نداشت و فقط از او مدد میخواست. در دفاع از دین و مُلک، سر را به خدا سپرده بود و آماده پذیرش هرگونه سختی و دشواری بود. احمد، ۱۳۴۶/۱/۱۰ در بهاری زیبا، بهاری زیباتر را در شهر نیریز و میان خانوادهای متدین و مذهبی با ولادت خود رقم زد. پس از طی دوران کودکی، دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ نیریز به پایان رساند. دوره راهنمایی را در...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد علی (رضا)منوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی (رضا)منوری »
نگاهش دنیایی از صفا و مهربانی را با خود داشت و لبهایش نوای عشق میسرود.محمدعلی (رضا) سال 1346 در خانوادهای متدین و مذهبی در نیریز متولد شد. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان و راهنمایی را در مدرسه بزرگی و متوسطه را در دبیرستان امام خمینی نیریز با موفقیت سپری کرد. با ندای آزادیخواهی و حق طلبی امام و مقتدای خود همآواز شد. چون هزاران نوجوان عاشق، به سیل خروشان مردمی پیوست تا بنیاد ظلم و ستم پهلوی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی (رضا)منوری »
نگاهش دنیایی از صفا و مهربانی را با خود داشت و لبهایش نوای عشق میسرود.محمدعلی (رضا) سال 1346 در خانوادهای متدین و مذهبی در نیریز متولد شد. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان و راهنمایی را در مدرسه بزرگی و متوسطه را در دبیرستان امام خمینی نیریز با موفقیت سپری کرد. با ندای آزادیخواهی و حق طلبی امام و مقتدای خود همآواز شد. چون هزاران نوجوان عاشق، به سیل خروشان مردمی پیوست تا بنیاد ظلم و ستم پهلوی...
رویای شهادت
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...